تمام ناتمام من با تو تمام میشود

زیباترین حرفت را بگو / چرا که ترانه ما / ترانه بیهودگی نیست / چرا که عشق ، حرفی بیهوده نیست ( احمد شاملو )

تمام ناتمام من با تو تمام میشود

زیباترین حرفت را بگو / چرا که ترانه ما / ترانه بیهودگی نیست / چرا که عشق ، حرفی بیهوده نیست ( احمد شاملو )

نوروز در فرهنگ باستانی ما

سلام .

راستش قرار بود از زندگی جرج بوش بنویسم . اما اون باشه برای بعد . ایندفعه میخوام از نوروز بنویسم . در واقع میخوام از الان ، هوای وبلاگم رو بهاری کنم و به قول برو و بچس ، میخوام یه حالی به این صفحه داده باشم . از این به بعدم میخوام یه جور دیگه بنویسم . آخه میدونید ، من معتقدم وبلاگ جایی واسه ی طرح مشکلات و غمها و شادیها و اینا نیست . خصوصاً اگه بخوای مسائل شخصی خودتو مطرح کنی تا دیگران راجع بهش بهت نظر بدن و راه پیش پات بذارن . اما اگه یه چیزی بنویسی که فقط خواسته باشی یه تجربه یا یه خاطره یا یه برداشت از یه موضوع یا چه میدونم ، هر چی رو برای استفاده ی دیگران منتقل کنی ، خب این باز معقول تره . البته ابداً منظورم توهین به خرد جمعی نیست . هرآینه که تعقل و تفکر دسته جمعی یا به قولی ، مشورت ، خیلی هم خوبه و بهش توصیه هم شده . اما منظورم اینه که توی اینجا نتیجه ای نداره . آخه خدای نکرده مثلاً ما مهندس صنایع ایم . اساتید محترم اینو خوب تو مخمون کردن که باید کارهامون دارای کارایی و اثربخشی باشه ( اونایی که نمیدونن اینا یعنی چی ، تقصیر خودشونه که رفتن رشته های بیخودی خوندن . خب میومدین مهندسی صنایع میخوندین ! ) . در زمینه ی نگارش هم باید طوری عمل کنیم که نوشته هامون اگر کارا نیست ، لااقل اثربخش باشه و این به زبان ساده ، یعنی همون که نوشته هامون صنار بیارزه و یه ذره اطلاعات آدمو ببره بالاتر . حالا بگذریم که منم خودمو اصلاً از این قاعده مستثنی نمیدونم و بعضی وقتا یه چیزایی رو گفتم و نوشتم که اصلاً مناسبتی نداشته و برخلاف اصول و عقاید خودم هم بوده . اما میخوام از این به بعد ، با شروع سال جدید ، همونطوری که فکر میکنم عمل کنم . اینم خودش یه جور تحوله دیگه . مگه نه ؟!

اینقدر مطلب واسه ی آموختن و استفاده کردن تو این دنیا وجود داره . از فضا ، نجوم ، طبیعت ، سیاست ، ادیان ، تاریخ ، اقتصاد و ... چرا راجع به اونا صحبت نکنیم ؟

حالا از اونجاییکه من به تاریخ کهن خودمون خیلی علاقه دارم و دوست دارم بدونم که نیاکان ما کی بودن و چطور زندگی می کردن و چه باورهایی داشتن و اینا ، ترجیح میدم راجع به گذشته ی قوم آریایی صحبت کنم . بخصوص اینکه خودم هم یک ( کاوه ) هستم و خلاصه سهمی تو این تاریخ داشتیم مثلاً !! 

به قول سعدی :

کنونت که امکان گفتار هست    بگو ای برادر به لطف و خوشی

که فردا چو پیک اجل در رسد    به حکم ضرورت زبان درکشی

پس شروع میکنم :      

 

نوروز بدون شک ، زیباترین جشن میان جشنهای همه ی ادیان و اقوام و منطقی ترین مبداء برای آغاز ساله . اجازه بدین این جشن با شکوه رو از سه جنبه ی مختلف علمی ، ملی و دینی بررسی کنیم :

 

از دیدگاه علمی :

این روز مقارن با اعتدال بهاری ، یعنی زمانی است که خورشید روی مدار استوا قرار می گیره و مدت روز و شب ، با هم برابر میشن . روزی است که طبیعت از خواب زمستانی بیدار میشه و زندگی رو از نو آغاز میکنه . به گفته ی ابوریحان بیرونی :

((نوروز نخستین روز از فروردین ماه ، و پیشانی سال نو است . و ششم فروردین ماه ، نوروز بزرگ باشد . زیرا که خسروان بدان پنج روز ، حق های حشم ( خویشان و چاکران ) و گروهان بگذاردندی و حاجتها روا کردندی و آنگاه بدان روز ششم ، خلوت کردندی خاصّگان را و اعتقاد پارسیان اندر نوروز است که اول روزی است که ملک و زمانه آغازید گردیدن . ))

اینو باید توضیح بدم که روز ششم فروردین ماه ، زاد روز اشو زرتشت سپنتمان هستش که ابوریحان از اون با عنوان نوروز بزرگ یاد کرده .

 

از دیدگاه ملی و تاریخی :

جمشید ، شاه ایران ، در سازمان دادن به کشور و تربیت مردم کوشش فراوان کرد . او بود که مردمان را به چهار طبقه : آموزان ( آموزگاران ) ، نیساران ( لشگریان ) ، نسودیان ( کشاورزان ) و اهنو خویشان ( پیشه وران ) بخش کرد و در حقیقت ، نخستین کسی بود که نظریه ی تقسیم کار را عنوان نمود . او بود که کشاورزی و ساختن آلات و ابزار خانگی و جنگی را به مردم آموخت ، فلز استخراج کرد ، پزشکی و دارو و درمان را معرفی کرد و رفاه ، آسایش و امنیتی ایجاد نمود که مردم هرگز ندیده و نچشیده بودند . هرچند که بعدها بدلیل سرکشی و طغیان ، مغضوب خداوند گردید .

هنگامیکه جمشید شاه از کارهای سازندگی فارغ شد ، مردمان در آسایش و کشور در آبادانی و همه چیز فراوان بود . از اینرو به دیوان فرمان داد تا تختی زرین و جواهر نشان برای او بسازند و او را به هوا برند و این روز را آغاز سال نو خواندند . به گفته ی فردوسی :

چو این کارهای وی آمد به جای       زجـای مِــهی ، بــرتـر آورد پـای

به فرِّ کیانی  یکی تخت ساخت        چه مایه برو گوهر اندر نشاخت

که چون خواستی دیو برداشتی       ز هـامون به گردون بر افراشتی

چو خــورشید تابان ، میــان هوا        نشسته بر او ، شـاه فـرمـانروا

سر سال نو ، هـرمـز فـرودیــن          بر آسوده از رنج تن ، دل ز کین

چنین جشن فــرخ از آن روزگـار         بمانده از آن خـسروان ، یادگار 

 

خیام در نوروز نامه می نویسه :

((و گویند چون ایزد تبارک و تعالی بدان هنگام که خورشید را فرمان فرستاد که ثبات گیرد تا تابش و منفعت او به همه چیزها برسد ، آفتاب از سر حَمَل برفت و آسمان او را برگردانید و تاریکی از روشنایی جدا گشت و شب و روز پدیدار شد و آن ، آغازی شد مر تاریخ جهان را . ))

 

البته بعد از پیدایش اسلام هم ، نسبتهای تاریخی دیگری به نوروز داده شد . اما در واقع ، این از نبوغ ایرانیان بود که برای پایداری جشنهای ملی ، به اونها رنگ مذهبی اسلامی و سامی دادند . از جمله ی این نسبتهای تاریخی :

علامه مجلسی به روایت از امام جعفر صادق میگه : در این روز بود که حضرت محمد (ص) در دشت غدیر خم برای حضرت علی (ع) از مردم بیعت گرفت و در همین روز بود که حضرت علی ، فاتح جنگ نهروان گردید و در همین روز ، امام زمان (عج) که فعلاً از دیده ها پنهان است ، ظهور می کند . 

باز از امام جعفر صادق (ع) و سلمان فارسی نقل است که : حضرت آدم (ع) در آغاز فروردین آفریده شده و آن روز فرخنده ای است برای طلب حاجات و برآورده شدن آرزوها و وصلت زناشویی و مسافرت .

 

از دیدگاه دینی :

البته باید توضیح بدم این قسمت ، مربوط به دیدگاه زرتشتیان نسبت به نوروز میشه . از دیدگاه دین زرتشتی ، مراسم جشن نوروز همیشه با خواندن جَشَن آغاز می شود و زرتشتیان پیش از دید و بازدید نوروزی ، به درمِهر ( عبادتگاه زرتشتیان . جایی مثل مسجد یا کلیسا ) و به پرستشگاههای خود می روند و خدا را ستایش می کنند .

شاهان هخامنشی در این روز در تالار آپادانا ، عموم را به حضور می پذیرفتند. نمایندگان کشورهای خارجی ، استادان و گروههای مختلف به پیشگاه شاه رسیده و هدیه می دادند و هدیه می گرفتند .

داریوش کبیر در نوروز هر سال به معبد بابل میرفت . شاهان ساسانی ، با شکوه فراوان نوروز را جشن میگرفتند . پادشاه با جامه ی ابریشمی در بارگاه می نشست و موبد موبدان با سینی بزرگی که در آن ، نان و سبزی ، شراب ، انگشتر ، شمشیر ، دوات و قلم و ... بود ، با اسب و باز به پیش شاه می رفت و شاد باشی به این عبارت میگفت :

شاها ، به جشن فروردین ، به ماه فروردین ، شادباش به تخت زرین ، انوشه خور به جام جمشید و آیین نیاکان . در همت بلند باش . نیکوکاری و داد و راستی نگاهدار . سرت سبز و اسبت کامکار و پیروز به جنگ ، تیغت روشن و کاری به دشمن ، بازت گیرا و خجسته به شکار ، سرایت آباد و زندگی بسیار باد .

 

بعد از چیرگی تازیان ، در زمان بعضی از خلفای عباسی ، جشن نوروز با شکوه برگزار می شد . مثلاً آمده است که عمر بن عبدالعزیز و معتضد ، با تقلید از سنت ساسانیان ، لباس زربفت می پوشیدند و روی تخت می نشستند و سپس یک نفر خوش صدا و خوش قدم وارد بارگاه می شد و شاد باش می گفت . در زمان دیلمیان و غزنویان و سلجوقیان هم جشن نوروز برگزار میشد .

از زمان ساسانیان رسم بود که 25 روز پیش از نوروز بر روی هفت ستون گلی ، غلات یا حبوبات می کاشتند و هر کدام محصولش خوب می شد ، باور داشتند که آن محصول در آن سال خوب می شود . خانه تکانی ، لباس نو پوشیدن ، دید و بازدید و تبادل هدایا از سنتهای عید نوروز است .

سفره ی هفت سین یا هفت شین ( که گویا درست تر است ) نیز که یکی از همین سنتهای عید نوروز است ، در واقع اشاره به هفت امشاسپندان است .

لازمه توضیح بدم که به شش فروزه ی بزرگ اهورامزدا ، بصورت گروهی ، نام امشاسپندان داده اند که به (دهشمندان بی مرگ) یا (فرشتگان برتر) تعبیر شده اند . هر یک از این شش فرشته ی اهورامزدا ، پشتیبان یکی از عناصر یا موجودات طبیعی و همچنین حامی یکی از ویژگیها و خصلتهای متعلق به آدمی هستند :   

 

-    وَهومن( بهمن ) : فرشته ی پاسدار گله حیوانات – نگاهدارنده ی سلامت اندیشه

-    اشا : فرشته ی پاسدار آتش – نگاهدارنده ی سلامت تن

-    خَشترا : فرشته ی پاسدار فلز – حافظ دارایی انسان و حامی جمادات

-    آرمیتی ( اسفند ) : فرشته ی پاسدار زمین – حامی و راهنمای احساسات و قلوب آدمیان و افزاینده ی آرامش و مهر در میان دلها

-    هَ اروتات ( خرداد ) : فرشته ی پاسدار آب – راهنمای وجدان انسان

-   اَمرتات ( اَمرداد ) :  فرشته ی پاسدار گیاهان – نگهبان بهترین زندگی و بی مرگی در انسان

 

امشاسپندان ، فرشتگانی دانا ، توانا و باشکوه هستند و اهورامزدا را در نگاهداری ، پیشرفت و تازه شدن آفرینش همراهی می کنند . گاهی در اوستا ، اهورامزدا و  شش فروزه با هم ، بعنوان هفت امشاسپندان ذکر شده اند که چیزی جز یکی بودن اهورامزدا با شش فروزه اش را نمی رساند . در تقویم زرتشتی ، نخستین هفت روز ماه ، به نام اهورامزدا و شش فروزه ی بنیادی ، نامگذاری شده اند .  

 

از جشنهای ملی ، سه جشن نوروز ، مهرگان و سده ، امروز هم با شکوه ویژه در سطح ملی برگزار میشه و هر کوشش اهریمنی که در طی سالها به منظور کنار گذاشتن این مراسم باستانی بکار رفته ، با شکست روبرو شده . امام محمد غزالی در کیمیای سعادت سفارش می کنه که :

ایرانیان جشن نوروز و سده را نگیرند ! چراغانی نکنند ! لباس نو نپوشند ! حتی عزاداری کنند تا مجوس از بین برود !

اینو بگم که واژه ی مجوس در قرآن هم آمده و به زرتشتیان اطلاق می شده .

 

اما به کوری چشم بدخواهان فرهنگ و تمدن این کهن بوم و بر ، نه تنها این جشنها رو از یاد نخواهیم برد ، بلکه هر روز به شکوه و عظمتشون اضافه می کنیم . اگر یه مطالعه در احوال پیشینیان و اجداد خودمون بکنیم ، حتماً با نکات مثبت بسیار زیادی مواجه میشیم که مایه غرور و مباهات خواهند بود . شما توی هر قوم و ملتی نگاه کنید ، می بینید که با یه تعصب خاصی فرهنگ خوشون رو حفظ کردن و اونو سینه به سینه منتقل میکنن . مثل چینی ها ، ژاپنی ها ، مصریها و دیگران . به ما هم بعنوان یه آریایی و بعنوان ملتی که یک فرهنگ بسیار غنی و کهن رو در کارنامه ی خودش داره و میتونه ادعای طلایه داری تمدن رو هم داشته باشه ، واجبه تا با حفظ و انتقال این سنتهای زیبا و پرمعنی ، چراغ فرهنگ و تمدن آریایی رو تا ابد زنده نگه داریم .

 

ایشاالله در آینده ی نه چندان دور ، در مورد جشنهای مهرگان و سده و جشنهای ماهانه و سایر مراسم هم براتون می نویسم و البته خیلی خوشحال میشم من رو در این زمینه یاری کنید و شما هم اطلاعات با ارزشتون رو به اشتراک بگذارین .

                                      

        

 

باقی بقایت – جانم فدایت

تا بعد ... 

              

نظرات 3 + ارسال نظر
اوهام شنبه 13 اسفند 1384 ساعت 10:22 ب.ظ http://ohaam.blogsky.com

عجب!

صبا یکشنبه 20 فروردین 1385 ساعت 07:35 ب.ظ

این اقدام شما در جهت شناسوندن نوروز و سنت‌هاش قابل تحسینه. موفق باشید.

فریده شنبه 2 اردیبهشت 1385 ساعت 09:48 ب.ظ http://rooberu.persianblog.com

نویسنده محترم پس کی بر‌می‌گردی این وب رو به روز می‌کنی؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد